-
جواب نظرات و سوالات
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 13:47
خوب در این پست می خوام جواب نظرات و ایمیل هایی رو که به من زده بودن رو بدم: یه دوست عزیز گفته بود که شما پسرا با این همه هیبت خوب تو سربازی تبدیل به موجوداتی طفلکی میشید!؟ در جوابش باید بگم که این قضیه ی آشخوری فقط تو سازمان زندان ها بوده که دیگه الان کم رنگ شده و در نهادهایی مثه ارتش و سپاه این قضیه ها نیست. و نیز...
-
۶
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 12:44
زیاد پاس من سخت نبود و میشد گفت به نحوی بیکار می گردم ، آشخوری تو شهر خودم زیاد سخت نبود و بیشتر سر نظافت بود و گهگاهی یه عباسی یا یه فندوقی از پایه ها می خوردیم. از آشخوری زیاد ناراحت نمی شدم بیشتر اعصابم از کسانی داغون میشد که دیروز با هم سلام علیک داشتیم و الان منو نمی شناختن، خلاصه روزها می گذشت تا اینکه ما شدیم...
-
۵
پنجشنبه 22 شهریورماه سال 1386 18:13
بعد از رسیدن و بوسیدن و سیر دیدن مادر و پدرم یه دوش گرفتم و خودم رو آماده کردم تا برم اداره کل ببینم اونجا چی دستور میدن و اونا منو کجا می فرستن، قبل از رفتن به اداره کل یه نظر کرده بودم واسه امام رضا که قربونش برم، تمامی کارها در اداره کل نیم ساعت هم طول نکشید و من منتقل شدم به شهر خودم، از اونجا فورا رفتم حرم و دو...
-
۴
جمعه 16 شهریورماه سال 1386 22:07
مدتی گذشت و من کم کم داشتم با اوضاع اونجا کنار میومدم و با بچه ها کمی رابطه برقرار کرده بودم ، ولی تعدادی از اونها بودن که به هیچ صراطی مستقیم نبودن و حال آدم رو به هم می زدند. وضعیت نگهبانی به طریقی بود که باید 2ساعت سرباز آماده بودی و 2 ساعت پاس ( نگهبان) و خلاصه من رو گذاشتن پاس 2 دیدبان 1. ساعت 8 صبح من رو گذاشتن...
-
۳
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 18:02
سربازی که همراه ما بود ما رو تحویل افسر نگهبانی داد و رفت، افسر نگهبان بعد از پرسیدن چند سوال ما رو تحویل ارشد داد تا ما رو به سوی آسایشگاه هدایت کنه! در فاصله ی زمانی که تا آسایشگاه راه بود ارشد چند کلمه صحبت کرد و گفت : اینجا باید مرد بود ، نباید چاقالی کنید، هر چی شد باید تو آسایشگاه بمونه و به بیرون درز نکنه!...
-
۲
دوشنبه 8 مردادماه سال 1386 22:08
در بین راه اتوبوس خراب شد ولی با زحمت و با چند ساعت تاخیر درست و آماده ی حرکت شد، نمی دونم چقدر طول کشید 24 ساعت یا شایدم بیشتر بود که ما به ترمینال زاهدان رسیدیم، نامرد راننده بد قولی کرد و ما رو همون ترمینال پیدا کرد. در صورتی که باید ما رو به اداره کل تحویل می داد. خواستیم با تاکسی بریم ولی کسی جرات رفتن با شخصی رو...
-
۱
سهشنبه 2 مردادماه سال 1386 22:38
دفترچه اعزام به خدمتم رو اواسط خرداد بود که فرستادم ولی نمی دونم چرا تاریخ اعزام به خدمتم خورد 18/9 یعنی بعد 6ماه که دفترچه رو فرستادم، تو این مدت بیکار نبودم یه کافی نت اجاره کرده بودم که هی بگی نگی خرج خودش رو در می آورد اولش که می خواستم از طریق سپاه اقدام کنم ولی خریتم گل کرد و چون از گذاشتن ریش و پشم خوشم نمی...